Neue Seite 3

cinema-ye-azad

سينمای آزاد

. Postfach 100525 D-66005 Saarbrücken   .Tel: 0049 681 39224 . cinema-ye-azad@T-online.de

آرشيو               کارنامه              عکسها               خبرها                تماس با ما

سرآغاز

سالگردقتل عام رژيم در سال67 وسخنرانی خاتمی

اين روزها مصادف است با سالگرد قتل عام رژيم جمهوری اسلامی د رسال67 که در خارج از ايران به همت کانون زندانيان سياسی ايران در تبعيد وديگر مجامع وکانونهای مترقی انعکاس وسيعی داشته وبرنامه های متعددی برای ياد آوری آن سال هولناک وديگر فجايعی که رژيم از بدو تولد نا ميمونش ودر سال 60 وبعد 67مرتکب شده تدارک ديده شده است که آن خاطره هارا بار ديگر در ياد ها زنده می کند. می دانيم بخش مهمی از اصلاح طلبان امروز همان کسانی هستند که يا خود مستقيما در آن جنايات دست داشته اند ويا تائيدکننده آن فجايع بوده اند وشخص رئيس جمهور که فرزند محبوب امام راحل محسوب مي شده ودرون بافت اين رژيم ز يسته واز سران وفادار به امام بوده وهست نيز نمي تواند در فجايع آن سهيم نباشد .در اين شرايط که از طريق سايت های اينترنت ؛مطبوعات و راديو وتلويزيون های خارج از کشور ؛ برای مردم اسير داخل نيز خاطره آن سالها زنده مي شود .نفرت و انزجار عامه از اين حکومت به صد چندان ميرسد. مردم ما شاهد بود ه اند که رژيم در 6و يا 7سالي که آخوند ها به قول دلالها؛ انقلاب دوم خرداد را خلق کرده وخاتمی را مامور سرگرم نگاهداشتن مردم نموده اند چه فجايعی را در دانشگاه های تهران وتبريز مرتکب شده وصدای حق طلبانه مردم رادر شهرهای بزرگ وکوچک به دستور وزارت کشور که منتخب آقای خاتمی است سرکوب کرده است .مجارات وحشيانه سنگسار وزندانی کردن زنان در حجاب اجباری هم مورد تائيد آقای خاتمی است وهم وزير انديشمند کنارگودش آقای مهاجرانی؛ که قرار است جانشين خاتمی باشد بدان صحه گذاشته است . وبه ياری همين رئيس جمهور آزاده؛(!) پرونده قتل های مشهور به زنجيره ای ماست مالی شده است. در اين شرايط ودر اين روزها که ذهن مردم بيش از هميشه متوجه جنايات 23 ساله رژيم است و ترس از سقوط قريب الوقوع حکومت را به وحشت کشانده ؛ آقای خاتمی با رهبر ملاقات مي نمايد ودستور ميگيرد تا با دادن اميد هایواهی به مردم وانحراف اذهان عمومی از ياد آوری خاطرات جنايت های آخوند ها ؛ دريک مصاحبه چند ساعته همان حرف ها وشعار هايی که از فرط تکرار تهوع آور شده را بخورد مردم بدهد وعلاوه بر اين که مانعی برای انفجار جامعه ايجاد نمايد به امريکای جهانخوار که سران رژيم ادعاداشتند هيچ غلطی نميتواند بکند اما حالادريافته اند خيلی غلط ها را مي تواند مرتکب شود اطمينان دهند آن رييس جمهوری که به بي عرضگی مشهور شده بود؛ قرار است با طرحی که به مجلس دست نشانده ولی فقيه که با يک حکم حکومتی موجوديش لوث مي شود ارائه می گردد؛ به رئيس دولت مقتدر تبديل شود؛ ودلال ها وکارچاق کن های سياسی خارج از کشور هم که مدتی بود زبانشان بند آمده بود وچيزی نمانده بود حق دلالی يشان قطع شود بار ديگر به بلبل زبانی کشانده شدند وبرای تحليل وبررسي سخنان برجسته(!) آقای خاتمی به تکاپو افتاده اند. ايا اين حرف های رياکارانه خاتمی مردم جان بر لب رسيده ما را که از رژيم اسلامی وهمه شگردهايش به تنگ آمده اند بار ديگر اميد وار خواهد کرد؟ آيا آقای رئيس جمهوری که 6سال فرصت را صرف تملق گويی از رهبر وفريب مردم با وعده های دروغين نموده ووزارت خانه های تحت نظارتش هم هيچ قدمی برای مردم بر نداشته اند ؛ وزارت کشورش حتی اجازه ايجاد يک حزب غير دولتی را صادر نکرده وتظاهرات وصدای حقيقت گوی مردم رابا گلوله پاسخ داده ودزدی وفساد در باند طرفدار او بمانند باند ديگر به شدت رواج دارد. دولت او صدای بر حق معلمان را در گلوخفه کرده و وزات ارشاد تحت نظارتش به قصابی انديشه ها مشغول است ؛صد ها کتاب به دستور وزير محترم و اصلاحگر توقيف وسانسور شده است ؛ وضع سينما در جمهوری اسلامی به اعتراف خودشان بحرانی تر شده است وبرای 65 مليون مردم ودر سراسر ايران 170 سالن نيمه مخروبه با وسايل فنی کهنه وفرسوده بيست وچند سال پيش باقی مانده است ودولت خاتمی بدون توجه به خواست های بر حق خانواده درد کشيده سينمای ايران به مانند اسلاف خود پول ها ی بی حساب وکتاب را در اختيار چند کارگردان نور چشمی مي گذارد تا از رژيم غير انسانی جمهوری اسلامی؛ چهره ای انسانی در جشنواره های خارجی ارائه دهند . علاوه بر سنگسار وشلاق ؛مجازات های گردن زدن وچشم از حدقه در آوردن هم از گذشته رايج تر است؛ آقای خاتمی در بيانات اخيرشان چه گفته اند که کارچاق کن ها اين چنين به وجد آمده اند؟ آقای خاتمی آيا شرم نمی کند وقتيکه می بيندکه ناصر زر افشان ؛ که بر اساس همان قانون اساسی جمهوری اسلامی که آقای رئيس جمهور بدان مي بالد به دفاع از موکلينش پرداخته است اما به سياه چال ها جمهوری اسلامی کشانده شده و تن بيمار وناتوانش بايد ضربات شلاق را که خود نوعی شکنجه وحشيانه وبا عوارض جانبی خطرناکی است تحمل کند. اما واقعيت اينست که شيرازه امور کشور از هم گسيخته تر شده ومردم به نيکی در يافته اند که حکومت دينی قادر نيست نياز های جامعه امروز را جواب گويد .
روزنامه همشهری در شماره 16 تير 79در مطلبی با عنوان رودر رو به ارقامی اشاره می کند که نشان دهنده گوشه کوچکی ی از شرايط اجتماعی امروز ايران تحت لوای حکومت مذهبی است آيا فقط به اصطلاح محافظه کاران عامل ايجاد اين وضعيت هستد؟ ويا بافت يک حکومت مرتجع واپسکرا ومتکی به شبه قوانين عهد حجر عامل واقعی ايجاد اين اوضاع واحوال است؟ محافظه کار؛ اصلاح طلب(!) ؛ تند رو و کند روهای درون حکومت در ايجاد ساختار اين حکومت به يک حد وميزان شريکند. همشهری می نويسد :رئيس سازمان فرهنگی هنری شهرداری در جمع اعضای شورای شهر تهران به ناهنجاری های اخلاقی نگران کننده ای اشاره کرد ..مصرف روزانه پنج تن مواد مخدر در تهران؛ کاهش سن فحشا از 27 سالگی به 18 سالگی سقوط سن اعتياد به 18 سالگی تحمل شرايط زندگی زير خط فقر به پيش از 12 مليون شهروند ( توجه داريد اين ارقام فقط مربوط به تهران است ) انباشته شدن 80 در صد از ثروت در دست اغنيا ء ... ايا وعده های آقای خاتمی در سخنرانی نمايشی اخيرش به فرض آنکه مجلس ارتجاع بدان رای دهد وشورای نگهبان هم وتويش نکند وتشخيص مصلحت نظام هم بدان صحه گذارد مشکلات را حل خواهد کرد وسعادت و نيک بختی را به مردم تقديم خواهد داشت ؟به نظر می رسد که دوران اين خوش خيالی ها بسر آمده است ديگر مردم جان بر لب ما نمی توانند به چنين برنامه های نمايشی که به اعتراف کارچاق کن های خارج نشين به ياری رهبر طراحی شده واز حمايت روزنامه کيهان شريعتمداری و رسالت هم بر خورداراست دل خوش کنند مردم ما ديگر نمی توانند در خانه ونظاره گر بمانند .دانشجويان ما نيز نمی تواننذ به خواست دلالهای سياسی که نگران سقوط رژيم هستند صدايشان را در چهار چوب محيط دانشگاه محبوس کنند ؛معلمينی که دريافته اند ؛ وعده های خاتمی بدان ها دروغی بيش نبوده است وکارگراني که محصول رنج وزحمت آنها را 20 در صد اغنياء بالا مي کشند؛ کرد وترک ولر وبلوچ واقليت های مذهبی بايد دريافته باشند تا اين رژيم به زباله دانی سپرده نشود آنان به رهايیِِ وحقوق بر حقشان نخواهند رسيد؛ زنانی که شخصيت واعتبارشان را اين حکومت وفرامين ارتجاعيش پايمال کرده نبايد ساکت بنشيند. ج.ا در همه زمينه های فرهنگی اجتماعی وسياسی به بن بست رُسييده ومفتضحانه شکست خورده است . مردم ما بايک حرکت سرنوشت ساز ميتوانند آنرا ساقط کنند. اگر مردم به راستی هوشيار شده باشند بهترين شرايط برای اين که خودشان را از شر و نکبت يک رژيم مذهبی ويا ملی؛ مذهبی باهمه باند ها وگرايشهای درونش رها کنند فراهم آمده است؛ ديگر حنای جناح مشاطه گر ولبخند های خاتمی رياکار بهره ای نتواند داشت . اين رژيم بايد برود.
بصير نصيبی2002/08/29


سرآغاز